خطیب: امام مسجد و مدير مرکز اسلامی هامبورگ
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله ربّ العالمين و الحمد لله الذی لا مُضادّ له في مُلكه و لا مُنازِعَ لَهُ في أمره. الحمدالله الذی لا شريك لَهُ في خلقه ولا شبيه لَهُ في عَظَمَتِه (جزء من دعاء الإفتتاح) وصلّی الله علی سيدّنا ونبيّنا محمّد صلّی الله عليه وعلی آله الطاهرين واصحابه المنتجبين.
عبادالله ! أُوصيكم و نفسي بتقوی الله و اتّباع امره و نهیه.
شناخت موانع تحقق معنويت از ضرورتهاي غير قابل انكار است. در جلسه گذشته به مهمترين مانع معنويت كه عدم ايمان به عالم غيب است، اشاره شد و بيان گرديد که نداشتن ايمان به خاطر جهل، ناداني، انكار، شك و ترديد است و بهترين راه مقابله با آن، شناخت معيارهای صحيح در حوزههاي معرفتي، اخلاقي و مانند اينهاست كه باعث ميشود انسان به کسب علم و دانش نائل شود. از اينرو تمسّك به معرفت وحياني براي مقابله با اين آسيب و آفت مهم، مهمترين راهكار خواهد بود.
از ديگر موانع جدّي معنويت ميتوان به گناه و نافرماني خداي متعال اشاره نمود؛ زيرا کسانيكه پايبند به قوانين و دستورات نوراني دين از قبيل واجبات، محرمات، مستحبات و مكروهات نيستند؛ در حقيقت معيار صحيح شناخت مصالح و مفاسد را از دست دادهاند و همين باعث ميشود كه از مسير معنويت و توجه به عالم معني خارج شوند. گناه نوعي ساختار شكني و خروج از مسير قانون فطرت و عقل است كه كم كم باعث ميشود، مسير هدايت آدمی غبارآلود گردد و رابطه آدمي با خدا و عالم غيب تاريك شود، به گونهاي كه آيات الهي تكذيب ميگردد و به مسخره گرفته ميشود، چه اينكه خداي متعال ميفرمايد:
« ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَىٰ أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ»[1]
پايان كار گناهكاران اين بود كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به مسخره گرفتند.
ادامه اين مسير موجب انحراف و گمراهي بيشتر انسان و در نتيجه قرار گرفتن انسان در مرحلهاي میشود كه بدي در نزد او زيبا جلوه ميکند « أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا ؛آيا آن كسي که عمل بدش براي او زينت داده شده و آنرا خوب ميبيند، مانند كسي است كه عمل بد را بد و عمل خوب را خوب ميبيند؟»[2]
در واقع همه خوبيها به واسطه اين انحراف بد و بديها خوب جلوه مينمايد. در چنين حالتي مسير معنويت با آسيب جدي مواجه ميشود؛ زيرا گناه مانع رشد و بالندگي روحي و معنوي انسان ميگردد و ارزش واقعي انسان را از او ميگيرد و او را از مسير حق و حقيقت دور ميسازد.
اگر به پيامدها و آثار گناه در بخشهاي مختلف بيشتر توجه شود،[3] اين نتيجه قطعي به دست ميآيد كه گناه مانع بزرگی براي معنويت ديني است؛ زيرا در نگاهی اجمالي به آثار وضعي گناه، به مواردي بر ميخوريم كه ضربه سنگيني را به حالت روحي و معنوي انسان وارد ميسازد. از جمله میتوان به بيم و ترس، ياس و نااميدي، سلب امنيت رواني، اضطراب و افسردگي، حيرت و سرگرداني، سلب امنيت اجتماعي، تفرقه و جدايي و محروميت از ارتباط و انس با حقتعالي و ... اشاره کرد كه هر كدام از اين آثار منفي اگر در زندگي انسان وارد گردد، همه چيز انسان را نابود ميكند. در حقيقت روح لطيف آدمي با گناه به مرحلهاي از سقوط و انحطاط ميرسد كه گاه احساس بيهويتي و بيمعنايي در زندگي به وجود ميآيد و در صورت ادامه پيدا كردن و استمرار گناه ممكن است انسان خود را از زندگي در دنيا محروم نمايد و به كارهاي ناشايست دست بزند.
گرچه در اين قسمت بنا نيست راههاي مقابله با گناه مورد بحث قرار گيرد، اما به صورت اجمالي میتوان گفت، اگر انسان با دعا انس بگيرد و درصدد تقويت ايمان و يقين برآيد و با ياد و ذكر الهي خود را مشغول سازد و درصدد تقويت اراده برآيد و گرايشهاي فطري خود را شكوفا سازد و به تفكر بپردازد و به سوي خدا بازگردد و توبه نمايد و مراقب حالات نفساني خويش باشد و تمايلات نفساني خود را كنترل كند و با نيكان و خوبان و پاكان و كسانيكه به آرامش و معنويت رسيدهاند معاشرت و نشست و برخاست داشته باشد و با كلام حق يعني قرآنكريم انس داشته باشد و آن را با تدبر و تفكر تلاوت كند و ... ميتواند پشتوانهاي قوي براي مقابله با گناه داشته باشد و حركت به سوي معنويت را در خود تقويت نمايد.
تصاویر بیشتر